- ترجمان شدن (گُ سِ دَ)
مقرر شدن. مفسر شدن. شارح شدن. بیان کننده شدن:
جهان چو مادر گنگ است خلق را و تو باز
بپند و حکمت از این گنگ ترجمان شده ای.
ناصرخسرو
جهان چو مادر گنگ است خلق را و تو باز
بپند و حکمت از این گنگ ترجمان شده ای.
ناصرخسرو
